to deal in futures

to dil ɪn fjut͡ʃəɹz


فارسی

1 عمومی:: معامله‌ سلف‌ كردن‌، معامله‌ پیش‌ كردن‌، كالایاسهام‌ پ

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code